آب ، آب ، زندگی

آب مایه حیات است ، در حفظ آن کوشا باشیم

آب ، آب ، زندگی

آب مایه حیات است ، در حفظ آن کوشا باشیم

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ مهر ۹۵، ۱۸:۰۰ - میم بانو
    :)
  • ۱۵ اسفند ۹۴، ۲۱:۲۶ - ناشناس
    جالبه
نویسندگان
شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۴۴ ب.ظ

طبیعطی در خشک سالی

طبیعتی در خشک سالی

روزی روزگاری در روستایی که چند روزی خشک سالی آن جا را فرا گرفته بود سگ و تعداد زیادی گوسفند زندگی می کردند. گوسفندان همه ساله در فصل تابستان و اواخر بهار با چوپانی مهربان و دلسوز به صحرای بزرگی که در نزدیکی روستا قرار داشت می رفتند. گوسفندان در آن جا به چرا می پراختند و چوپان نیز از آن ها مراقبت می کرد. سگِ نترس و شجاع هم برای حفاظت از آنان ،   همگی آن ها در هنگام چرا همراهی می کرد ؛ اما امسال ....آری امسال خشک سالی بزرگی در پیش بود  که قبلاً نشانه های آن مشخص شده بود.سگ با خود فکر می کرد که دیگر امسال خبری از چرای گوسفندان نخواهد بود . آن طرف تر  گوسفندان سخت نگران بودند ؛ چون علف ها ی ذخیره شده ی آن ها در حال تمام شدن بود و آن ها باید حتماً یه چرا می رفتند. چوپان دلسوز و فداکار هم که این روزها حال خوشی نداشت بسیار نگران و مضطرب بود.خدای من امسال چه خواهد شد ؟ آیا در روستای آنان خشک سالی در پیش خواهد بود؟روزی از همین روزها سگ که حوصله اش سر رفته بود در بیرون از روستا شروع به قدم زدن کرد . او از دور یک منظره را مشاهده می کرد که به نظرش می آمد که آن جا بیابانی بی آب و علف باشد ، با خودش گفت که بروم و سری آن جا بزنم و نتایج خشک سالی را مشاهده کنم. آن قدر رفت و رفت تا به آن مکان رسید. بیابان خیلی از روستا دور بود .    سگ بی حوصله شده بود و می خواست کمی استراحت کند ، ناگهان چشمش به یک درخت بزرگ افتاد که بسیار پر برگ و میوه بود. با خودش فکر کرد چه طور امکان دارد در این جا چنین درختی وجود داشته باشد. خوش حال شد و گفت که شاید این نشانه ای باشد. همین طور که جلو می رفت یک دفعه منظره ای زیبا با درختان بلند و آبشارها و رودهای پرآبی جلوی چشمانش ظاهر شد. بسیار سراسیمه و حیرت زده چشمانش را برهم زد و دید که این  منظره ی زیبا واقعی است. با شادمانی و خوش حالی وارد آن جا شد.  در آن جا حیوانات زیادی زندگی می کردند که عاقل و داناترین آن ها  لاک پشت پیر بود که همه ی حیوانات آن را به عنوان حیوان با تدبیری می شناختند. سگ به سرعت نزد لاک پشت رفت و دلیل این منظره ی زیبا را در این خشک سالی جویا شد ؛ لاک پشت یه سگ گفت که ما همگی زمانی این خشک سالی را پیش بینی می کردیم و همه ی ما برای رویارویی با آن چاره ای اندیشیدیم و در عمل کردن به این چاره بسیار موفق بودیم . من و بسیاری از دوستانم قبلاً دیده بودیم که انسان ها برای آن که از آب درست استفاده کنند یک مانعی مثل دیوار جلوی آب رودخانه و آب های جاری و همچنین آب بارانی که وارد آن ها می شد قرار می دادند تا آب جمع شود و از آن به شکل صحیح استفاده کنند.   ما هم با خود گفتیم که در این حالت این بهترین چاره است ؛ و یک سدّ بزرگی به کمک همه ی حیوانات در جلوی رودخانه بستیم و وقتی که باران می بارید، آب باران داخل آن سد می رفت و آب پشت سد ما بسیار زیاد شده بود و ما از این آب به شکل صحیح استفاده می کردیم تا در هنگام بی آبی با کمبود آب مواجه نشویم. این فراوانی و سرسبزی منطقه ما در این زمانِ از سال به همین علت است.سگ از دیدار با لاک پشت خوش حال شد و از تمام حیوانات جنگل اجازه گرفت که گوسفندان برای چرا به منطقه ی آنان بیایند. تمام حیوانات خوش حال شدند و این پیشنهاد را پذیرفتند. سگ به سرعت به روستا برگشت و تمام ماجرا را برای چوپان تعریف کرد و چوپان هم بسیار شادمان ،  همه ی اهالی روستا از این ماجرا با خبر ساخت.گوسفندان تا پایان خشک سالی برای چرای به آن منطقه می رفتند و در آن جا به چرا   می پرداختند. به محض این که خشک سالی به اتمام رسید مردم روستا هم تصمیم گرفتند که مثل حیوانات سدی ببندند و آب ها را در آن جا ذخیره کنند تا در هنگام کم آبی و خشک سالی با کمبود آب مواجه نشوند.واین یکی از کوچک ترین کمک ها و یاری هایی بود که خداوند به وسیله ی حیوانات به مردم روستا کرد.          

نکته پند آموز داستان : صرفه جویی در مصرف آب یک وظیفه ی همگانی است و تمام مردم باید در درست مصرف کردن آب و تمام منابع دیگر به شکل صحیح عمل کنند تا در هنگام کم آبی یا  بی آبی با کمبود آن مواجه نشوند. 



  • نفیسه قربانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی