بحران اب
بحران آب در ایران سلسله چالشها و مشکلات ناشی از کمبود آب و استفاده نادرست از منابع آب در کشور ایران است.
محتویات
[نهفتن]تاریخچه[ویرایش]
ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است. رشد سریع جمعیت مهمترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بوده است. جمعیت ایران در طی این هشت دهه، از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۰۶–۱۳۰۰ به ۷۸ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۲ رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیرساﻻنه کشور از میزان حدود۱۳۰۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱۴۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۹۲ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد.[۱]
منابع آب تجدید پذیر کل ایران به ۱۳۰ میلیارد متر مکعب بالغ میگردد. مطالعات و بررسیها نشان میدهد که در سال ۱۳۸۶ از کل منابع آب تجدیدشونده کشور حدود ۸۹/۵ میلیارد متر مکعب جهت مصارف بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خانگی برداشت میشده است که حدود ۸۳ میلیارد متر مکعب آن (۹۳ درصد) به بخش کشاورزی، ۵/۵ میلیارد متر مکعب (۶ درصد) به بخش خانگی و مابقی به بخش صنعت و نیازهای متفرقه دیگر اختصاص داشته است.[۲]
سببشناسی[ویرایش]
بحران آب در ایران تحت تأثیر سه عاملِ عمده است: رشد جمعیت، کشاورزی ناموثر، مدیریت بد و عطش توسعه.[۳]
رشد جمعیت و نقش مردم[ویرایش]
جمعیت ایران در قرن نوزدهم میلادی زیر ۱۰ میلیون نفر تخمین زده میشود. در حالیکه در سال ۱۹۷۹ جمعیت ایران به ۳۵ میلیون نفر و در دو دهه بعد از آن جمعیت ایران به دو برابر افزایش پیدا میکند.
با این حال مصرف خانگی مردم از آب های زیرزمینی تنها هشت تا هفت درصد است که رقم بالایی محسوب نمیشود و با توجه به این که بیشترین مصرف آب ایران در بخش کشاورزیست و مصرف خانگی سهم کمی در استفاده از آب دارد،مردم ایران نقش بزرگی در بحران آب کشور ندارند.مردم تنها ۷ درصد آب موجود در کل کشور را استفاده میکنند و اگر بیست درصد صرفه جویی در مصرف آنها محقق شود صرفا ۱.۵ درصد آب کشور نجات پیدا میکند.[۴][۵]
کشاورزی ناموثر[ویرایش]
در حالیکه تنها 12 درصد مساحت ایران زیر کشت میرود، حدود ۹۳ درصد مصرف آب مربوط به کشاورزی است.[۶]این در حالیست که تنها ده درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست می آید و ۱۷ درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.[۷]
مدیریت نادرست و عدم برنامهریزی[ویرایش]
سازمان محیط زیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند.این برداشت بیرویه عامل خشکیدن ۲۹۷ دشت از ۶۰۰ دشت ایران میباشد.[۸] همچنین بخاطر عدم رسیدگی به شبکه ی انتقال آب 35 میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود.مطابق گزارش شرکت آب و فاصلاب،دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال نود چهار ۴۰ % از شبکه آب کشور فرسوده اعلام شد.۱۳ % از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ به موجب همین فرسودگی بوده است.[۹]
کمبود آب در ایران[ویرایش]
با توجه به میزان منابع آب و سرانهٔ مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد. این گروه شامل کشورهایست که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند. این بدان معناست که حتی با باﻻترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تﺃمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت. حدود ۲۵ درصد مردم جهان از جمله ایران مشمول این گروه میباشند.[۱]
براساس شاخص فالکن مارک، کشور ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. با توجه به اینکه در دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی حدود ۶۹ درصد از کل آب تجدیدپذیر سالیانه مورد استفاده قرار میگیرد، براساس شاخص سازمان ملل، ایران نیز اکنون در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد. بر اساس شاخص مؤسسه بینالمللی مدیریت آب نیز، ایران در وضعیت بحران شدید آبی قرار دارد.[۲] بنا بر شاخصهای ذکر شده، کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ باید بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد.[۲]
بزرگترین بحران در آینده ایران[ویرایش]
روزنامه واشنگتنپست در تیرماه ۱۳۹۳، اعلام داشت ایران در بین ۲۴ کشوری قرار دارد که وضعیت آب در آنها خطرناک است. واشنگتن پست، بحران ایران را ناشی از برنامهریزی نادرست در دوران جمهوری اسلامی دانسته است.[۱۰] در خردادماه سال ۱۳۹۳ خورشیدی، خبرگزاری جهانی طبیعت با انتشار خبری، بحران شدید آب را برای ایران بزرگترین چالش در دوران معاصر خواند. در این گزارش آمدهاست که بر اساس مستندات راهبردهای بینالمللی آینده (FDI)، ایران از سالها پیش در معرض بحران آب قرار داشته است، اما در سه دهه اخیر برای آن گامی برداشته نشدهاست. این گزارش حاکی از آن است که ایران از مرحلهٔ آمادگی برای خطر عبور کرده و هماکنون در خطر قرار دارد.[۱۱]
عیسی کلانتری، که در دههٔ ۱۳۷۰ وزیر کشاورزی جمهوری اسلامی ایران بوده است، بحران آب در ایران را تهدیدآمیزتر از خطر اسرائیلخوانده است.[۱۲] وی که مسئول وقت ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده است در بهمن ماه ۱۳۹۳ وضعیت آب در ایران را چنین شرح داده است:[۱۳]
از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود ۳۵ سال پیش برداشت اضافه از منابع آبی کشور نداشتیم اما در این ۳۵ سال فقط ۱۲۰ میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزار ساله که حدود ۷۵٪ آبهای شیرین زیر زمینی بود را مصرف کردیم که حدود ۷۵ میلیارد متر مکعب آن در ۸ سال گذشته بوده است. یعنی منابع را تاراج کردیم. جمعیت را افزایش دادیم غافل از اینکه این جمعیت باید در یک کشور آباد زندگی کند. بدون توجه به نیازهای جمعیت، منابع کشور را برای رفع نیازها به تاراج گذاشتیم. امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم، گاوخونی و ارومیه. ما امانتدار بسیار بدی برای این تمدن ۷۰۰۰ ساله بودیم، در استاندارد جهانی هر کشوری که ۲۰درصد از آبهای تجدید پذیرش را هر سال استفاده کند هیچ خطری از نظر منابع آب متوجه اش نیست. اگر ۲۰ تا ۴۰درصد استفاده شود به شرطی که برنامه ریزی باشد در خطر هستند اما به شرط مدیریت میتوانند در دراز مدت منابع آب را تأمین کنند. اما اگر بالای ۴۰درصد استفاده کنند وارد بحران شدهاند. دو کشور در دنیا بالای ۴۰درصد استفاده میکنند، اولی مصر است با ۴۶درصد و ایران با ۸۵درصد. این یعنی به زودی همه جای ایران مثل گاوخونی خشک خواهد شد. حتی امروز هم دیر شده است. گاوخونی که در زمان قدیم بدون انتقال آب از کارون زنده بود امروز خشک شده. هر چه آب هست در بالادست اصفهان بر میدارند. هر چه صنعت آب بر هست در اصفهان ایجاد کردهاند. نمیشود همه صنایع آب بر را در اصفهان متمرکز کرد.فضای سبز اصفهان از رشت و ساری بیشتر است. نمیشود تا قله کوه صفه در اصفهان درخت کاشت.
همچنین وی اظهار داشته اگر تا چندسال آینده این معضل رفع نشود هفتاد درصد جمعیت کشور مجبور به ترک ایران میشوند[۱۴]
مدیریت استراتژیک[ویرایش]
یک تحقیق مستقل ۱۰ تن از متخصصان ایرانی حوزه مدیریت منابع آب که در آمریکای شمالی و انگلستان تحصیل کردهاند نشان میدهد که دلیل اصلی کاهش ۸۰ درصدی حجم آب دریاچه ارومیه طی چهار دهه اخیر که سطح آب آن را در ابتدای مهرماه امسال به حدود ۱۰ درصد سطح اولیه آن در سال ۱۳۵۱ شمسی کاهش داده، فعالیتهای انسانی و توسعه سازهای بیرویه در این حوضه آبریز بوده و تأثیر خشکسالی و تغییرات آب و هوایی در منطقه در حدی نبوده که بتواند تغییرات سطحی و حجمی این چنینی در دریاچه ایجاد کند. در نتیجه این پژوهش احیای فیزیکی دریاچه ارومیه ممکن دانسته شده اما چنین فرایندی را مشروط به یک خواست سراسری سیاسی و اقتصادی درنظرگرفته است که در طی سالهای طولانی به نتیجه خواهد رسید.[۱۵]
این در حالی است که حسن عباسی رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز در جمهوری اسلامی ایران علت اصلی خشک شدن سدهای ایران را بالا رفتن معصیت و گناه بیان میدارد و اجرای برنامههای احیا یا بهبود محیط زیست را بیثمر میداند.[۱۶] بسیاری دیگر از سران سیاسی ایران نیز چنین نظری دارند.[۱۷]
نمودهای بحران[ویرایش]
خشکسالی در دهه ۱۳۸۰[ویرایش]
در فروردین ۱۳۸۷، علیمحمد نوریان رئیس سازمان هواشناسی ایران در بازدید از یکی از ایستگاههای هواشناسی به خبر وقوع خشکسالی و کاهش شدید بارندگی در زمستان ۱۳۸۶ را اعلام کرد.[۱۸][۱۹] سازمان هواشناسی ایران از ادامه یافتن خشکسالی برای ۴ سال، یعنی تا پایان سال ۱۳۹۰ خبر داد. این رویداد همچنان ادامه دارد و تاکنون خسارات بسیاری را به ایران وارد کردهاست. مقامات دولتی این خشکسالی را شدیدترین خشکسالی در ۴۰ سال اخیر ارزیابی کردند.
پیش از اعلام دیرهنگام خبر توسط رئیس سازمان هواشناسی در اسفند ۱۳۸۶ و در پی کاهش شدید بارندگی روحانیون محلی در بسیاری از شهرها و استانها اقدام به برپایی نماز باران کرده بودند.[۲۰] وزات نیرو نیز پس از سازمان هواشناسی خبر وقوع خشکسالی شدید در ایران را تأیید و خواستار برپایی نماز باران توسط مردم شد.
میزان بارندگی[ویرایش]
بنابر اعلام «زرگر» معاون وزیر نیرو میزان بارندگی در ایران در در ۷ ماه از سال آبی ۱۹۰ میلیارد متر مکعب معادل ۱۱۵ میلیارد متر مکعب در گستره کشور بودهاست این میزان نسبت به بارندگی ۳۹ سال گذشته با ۴۲٪ و در مقایسه با بارندگی سال گذشته با ۴۴٪ کمتر بودهاست. به گفته وی سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ میانگین بارش ۱۶ میلیمتر مکعب در اسفند و فروردین سالهای فوق خشکترین سالها طی ۴۰ سال گذشته بودهاست، اما این رقم در سال آبی امسال فقط ۸ میلیمتر بوده است.[۲۱]
حجم آب موجود در پشت سدها ۱۴ میلیارد متر مکعب برآورد شده که نسبت به سال گذشته که نزدیک ۲۳ میلیارد متر مکعب بود، نزدیک ۴۰٪ کاهش نشان میدهد.
همچنین حجم آب ذخیره شده در سدهای کل ایران در حال حاضر ۱۴ میلیارد متر مکعب اعلام شدهاست که نسبت به سال گذشته حدود ۳۳٪ کاهش یافته است. حجم بارش برف و باران در سال گذشته[چه سالی؟] ۴۰۰ میلیارد متر مکعب بوده است که از این مقدار ۳۸ میلیارد متر مکعب جذب زمین، ۲۴۰ میلیارد مکعب آن تبخیر و مابقی بر سطح زمین جاری شدهاست.
آثار و تبعات خشکسالی[ویرایش]
وزارت نیرو پیشبینی کرد که ۱۲۰ شهر و ۶۰۰۰ روستا در ایران در سال ۱۳۸۷ با مشکل کمبود آب بطور جدی مواجه خواهند شد. (منبع قبل)[۲۲]
خشکسالی همچنین منجر به وارد آمدن آسیبهای جدی به محیط زیست ایران نیز شد.[۲۳]
شبکه برق ایران دست کم با کمبود ۵۵۰۰ مگاوات برق مواجه میشود و احتمال قطع برق افزایش مییابد.[۲۴][۲۵] [۲۶]
همچنین کیفیت آب آشامیدنی در شهرها نیز کاهید و دولت ناچار به بهرهبرداری بیشتر از چاهها برای تأمین آب آشامیدنی شد.
اقدامات دولت[ویرایش]
دولت برای جبران خسارات ناشی از خشکسالی لایحهای در دو فوریت تقدیم مجلس کرد تا بر اساس آن مجوز برداشت ۲۰ هزار میلیارد ریال از صندوق ذخیره ارزی را برخلاف آثار تورمی آن بدست آورد درحالیکه معاون وزیر نیرو خسارتهای ناشی از خشکسالی را تنها ۱۵۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود. تأکید دولت بر عدم آگاهی مردم از میزان و شدت خشکسالی[۲۷] و وضعیت فعلی کشور منجر به برگزاری غیر علنی جلسه مجلس گردید.[۲۸] برداشت دولت درنهایت به ۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.[۲۹] دولت هیچ طرحی برای مقابله با خشکسالی و پیشبینی آن نداشت و با وجود آنکه به گفته معاون وزیر نیرو پیشبینی خشکسالی از آبان ۱۳۸۶ صورت گرفته بود ستاد خشکسالی در اردیبهشت ۱۳۸۷ با حضور معاون رئیس جمهور و وزرای کشور، نیرو، بازرگانی، بهداشت، کشاورزی و امور اقتصاد و دارایی تشکیل شد. نخریدن گاز از کشورهای دیگر و اصرار بر تأمین آن از داخل، از جمله با استفاده حداکثر از سدهای آبی منجر به خالیشدن ذخیره آبی سدهای ایران در زمستان شد و بر مشکل تأمین آب افزود. نیمی از برق ایران از سدها تأمین میشود.[۳۰] نبود برنامهریزی استراتژیک برای آب و تصمیمات شتابزده بر آثار خشکسالی افزود.[۳۱]
ریزگردها در خوزستان[ویرایش]
مسئولان محیط زیست و کارشناسان این حوزه، منشأ اصلی بحران ریزگردها در استان خوزستان را خشکشدن بخشی از تالاب هورالعظیمبعلت عملیات حفاری وزارت نفت ایران میدانند.[۳۲][۳۳] معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست منشأ بخش دیگری از این ریزگردها را عراق معرفی میکند.[۳۲] این در حالی است که برخی علل این بحران را فرامنطقهای میدانند.[۳۲] سازمان هواشناسی ایراننیز با توجه به گزارش دادههای دیدبانی منطقه، منشأ گردوخاک را داخلی دانسته و خیزش گرد و خاک را در بخشهای جنوبی استان خوزستان میداند و همانگونه که نقشههای تاوایی نشان میدهند، گردوخاک تولیدشده در سطح زمین، در حد واصل بین هستهٔ تاوایی مثبت و منفی جابجا میشود و این مطلب موید این است که منشأ گردوخاک نمیتواند از عراق باشد.[۳۴]
بیتوجهی مطلق به این بحران در برنامه توسعه[ویرایش]
در تابستان ۱۳۹۴، برنامه توسعه ششم کشور که توسط رهبر جمهوری اسلامی به ریاست جمهوری وقت ابلاغ شد به بحران کمبود آب اشارهای نشده بود.
ایران از نظر غالب شاخصهای ناپایداری محیطی در صدر لیست جهانی قرار دارد. حتی برخی مقامات دولت جمهوری اسلامی ایران هم اذعان داشتند که به موجب بحران خشکسالی و فرونشست زمین و اتلاف منابع آب زیرزمینی، تا ده سال آینده احتمال تعطیلی مطلق کشاورزی در کشور وجود دارد. اما علاوه براینکه در برنامه ششم توسعه هیچ توجهی به این مسائل دیده نشد، مواردی نیز وجود دارد که به نظر میرسد یا در شرایط خلاء مطلق علمی نوشته شده و یا در ضدیت با وضعیت فعلی ایران میباشد. برای نمونه در بند ۲۰ از دولت خواسته شده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این مناطق را ایجاد کند، اما با وجود وضعیت بدخیم منابع آب امکان توسعه فرصتهای شغلی در شرایط خشکسالی وجود ندارد. در مثالی دیگر و در بند پنجاه اشاره شده که تا پایان برنامه ششم باید شمارگردشگران ورودی به جمهوری اسلامی به پنج برابر تعداد فعلی افزایش یابد. بر اساس این ابلاغیه شمار آنها باید به ۲۵ میلیون نفر برسد. متوسط مصرف آب توسط گردشگران به طور معمول سه برابر شهروندان ساکن هر منطقه است اما آب کافی برای سیراب نمودن این جمعیت از گردشگارن که بسیاری از آنها هم قرار است در فصل گرما به ایران بیایند وجود ندارد.[۳۵]
- ۹۴/۱۲/۱۸